تصمیم گرفتم به اقتصاد کشورم و البته جیبم کمک کنم..... دوتا همستر خریدم و بچه هاشون رو فروختم... ولی همسترداری هم سخته هم درآمدی نداره.... ...... .......... کلی موشک در سایزها و مدل های مختلف درست کردم.... و همشونو فروختم.... البته مشتریام محدود بودن.... باباجان و مامان جان و خاله ها.... مشتریام که تموم شدن...... یه فکر جدید و نوآوری.... بازم صنایع دستی..... مواد اولیه اش دونه های رنگی و کش و ذوق و سلیقه اس.... و اما محصولاتم.... اولین مشتریم.... البته بازم مشتریام به مامان جان ، بابا جان و خاله ها و مامانم ختم میشه..... سفارش قبول میکنم .... ...