ساندویچ آروین...
یه روز که لباسامو کثیف کرده بودم و مامان می خواست لباسامو عوض کنه....
بابا احسان دلش برام ضعف رفت و تصمیم گرفت یه لقمه ام کنه....
کمک کمک کمک...........
آخیش........
دیر جنبیده بودم بابا قورتم داده بود ا،،،،،،،،،،
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی